افسانه ها بخشی از ادبیات عامیانه است که در باره ی آنها چندان سخن نگفته اند . از علت های کم توجهی به آن والا نبودن خواستگاه فرهنگی آن است ، اما افسانه ها ناگفته های بسیاری دارد که می تواند اثر گذار باشد . اسطوره ها وافسانه های غیر محلی چون شاهنامه و غصه ی هزار و یک شب ، بیش وکم رویه های مردانه و مذهبی تری دارند و هرچه به افسانه های محلی و بومی نزدیکتر شویم بهره های زنانه و ایمانی اش برجسته تر میگردند .(منظور از ایمان ، ایمانی غیر مذهبی است.)
افسانه ی "آل" در اشکورات
افسانه ی آل که آنرا دشمن زن زائو می دانند در میان اشکوریان و آنهایی که کهنسالترند بسیار رایج است . آل موجودی است خیالی و وحشی که در تنهایی ، به خصوص در هنگام شب انسان را تهدید می کند . به عقیده ی مردم اشکور در شبهای اول زایمان اگر زن تنها باشد از وجود وی در امان نیست.
آل را زنی بلند بالا با موهای بلند و در هم پیچیده می دانند که تا پشت پا موهایش آویزان است . فاقد بینی و دارای پستان های بلند است و غالباً بصورت زن همسایه وارد خانه می شود و از قرآن و هر شی ء فلزی میترسد .
واقعیت این است که افسانه ی آل نتیجه ی ضعف انسانها در برابر بیماریهایی است که آنها را تهدید می کند . بنابراین بدلیل نبود آگاهی متوسل می شوند به بعضی از خرافاتی که کم کم جزء باور دینی آنان به حساب می آید و پشت پا زدن به این باور را تهدیدی جدی در روند زندگی خود می دانند .
|